شرح جشنها
بر اساس تقسيم بندي روانشاد موبد اردشير آذرگشسب : جشنهاي ايران باستان به سه دسته تقسيم ميشوند :
1 : جشنهاي ساليانه . 2 : جشنهاي ماهيانه . 3 : جشنهاي متفرقه .
الف : جشنهاي ساليانه يا گهنبارها : گهنبار جشنهايي هستند كه پايه برگزاري بعضي از آنها مربوط به زماني است كه قوم آريا هنوز به فلات ايران وارد نشده بود . برگزاري اين جشنها در سال شش بار و هر بار به مدت پنج روز ميباشد كه روز پنجم از اهميت بيشتري برخوردار است . اين شش جشن يا چهره شامل : مِيديوزَرِم - مِيديوشَهِم - پَيتَه شَهِم - اَياسَرِم - مِيديارِم - هَمَس پَت مِديم .ميباشد .
ب : جشنهاي ماهيانه : در ايران باستان سال داراي 12 ماه سي روزه بوده و هر يك از اين روزها نام ويژهاي داشته است . رسم بر اين بود كه هر گاه نام روز با نام ماه برابر ميشد آنرا جشن ميگرفتند و براي ناميدن جشن از نام ماه با پسوند ( گان ) استفاده ميكردند . مثلا نوزدهمين روز از ماه فروردين را جشن فروردينگان ( فروردين + گان ) ميناميدند .
ج : جشنهاي متفرقه : مانند جشن زايش اشوزرتشت و جشن زرتشت و جشن نوروز .
جشن سده
واژه سده از ريشه سَت در زبان پهلوي آمده است و معني آن عدد « 100 » ميباشد . هنگامي كه ايرانيان سال را به دو فصل تابستان و زمستان تقسيم كرده بودند ، از آغاز فروردين تا پايان مهر ماه را تابستان و از اول آبان تا پايان اسفند را زمستان ميناميدند و هنگامي كه صد روز از زمستان ميگذشت و روز دهم بهمن فرا ميرسيد آن را سده ميناميدند و جشن ميگرفتند .
باور آنها اين بود كه سرماي زمستان از آن پس به آرامي كاهش خواهد يافت ، در اين روز به دشت و صحرا روي مي آوردند هيزم و خار و خاشاك فراهم مي كردند و با فرا رسيدن شب ، آتش بزرگي مي افروختند و به اميد كه روشنايي كه از جلوه هاي اهورايي است ، با فرا رسيدن روز بعد افزون گردد به شادماني مي پرداختند . روايتي كه به جشن سده ، در تاريخ ايران باستان نسبت مي دهند ، ماجراي پيدايش آتش توسط هوشنگ شاه پيشدادي است كه شرح آن در شاهنامه فردوسي آمده است . جشن سده پس از اسلام نيز در بسياري شهرهاي ايران برپا مي گشت . چنان كه تاريخ اشاره مي كند ، بزرگترين سده ، پس از اسلام در سال 323 هجري و در روزگار مرد آويج بن زيار ديلمي و در كنار زاينده رود اصفهان برگزار شد . اكنون زرتشتيان در همه شهرها و روستاها ، سده را جشن مي گيرند . زرتشتيان كرمان ، جشن سده را باشكوه بيشتري برپا مي دارند .
در گذشته ، آتش سده در روستاي قنات غستان ، در جنوب شرقي شهر كرمان ، كه در نزديكي ماهان قرار دارد و نيز در بابا كمال كه روستايي در شمال شرقي كرمان روشن مي گردد . از چند روز قبل از جشن سده ، جوانان و نوجوانان هيزم مورد نياز را فراهم مي كنند و آنها را به محل برگزاري جشن مي بردند و توده بزرگي از هيزم را روي هم انباشته مي سازند . در پسين روز جشن سده ، بانوان زرتشتي با حضور در محل برگزاري جشن ، سيرو ( سيرُگ ) و خوراكي هاي سنتي تهيه مي كنند . در تالار بزرگ باغچه بوداغ آباد ، برنامه هاي گوناگون و شاد با حضور مردم انجام مي پذيرد . گروه زيادي از اهالي كرمان كرمان نيز در خيابان هاي بيرون از تالار و اطراف محلي كه آتش سده افروخته خواهد شد گرد مي آيند تا به نوعي در بر پا داشتن اين جشن ايراني شركت داشته باشند . پس از پايان مراسم در تالار و هنگامي كه آخرين پرتوهاي خورشيد ، زمين را ترك مي گويد ، سه تن از موبدان در خالي كه لباس سپيد بر تن دارند ، براي شعله ور نمودن هيزم ها به آرامي حركت مي كنند دهمبود نيز آتشداني در دست دارد كه در آن آتش افروخته است و همراه با جوانان سپيد پوش كه مشعل هاي روشن با خود دارند ، موبدان را همراهي مي كنند .
موبدان بخشي هايي از اوستا را مي سرايند . اين گروه سه بار در گرداگرد توده هيزم مي چرخند و پس از آن پيرامون توده هيزم مي ايستند و به آرامي و هماهنگ به سوي خرمن هيزم مي آيند ، دهموبد به وسيله آتش موجود در آتشدان و جوانان سپيد پوش با ياري از شعله ي مشعل ها ، هيزم را آتش مي زنند . گروه موزيك از آغاز تا پايان آهنگ هاي شاد مي نوازد و مردم با شادي ، شكوه شعله ور شدن آتش سده را جشن مي گيرند و هنگامي كه تاريكي شب ، براي لحظاتي پيروزي خود را مبارزه با تاريك به نمايش مي گذارد . شعله هاي آتش سده ، آرام آرام و با حضور گروه زيادي از مزدم كرمان به خاموشي مي گرايد و همه به اين اميد كه تا جشن سده سال ، ديگر ، روشنايي و گرمي در كانون خانوادگي خود داشته باشند ، به خانه هاي خود باز مي گردند .
سلام دوست عزیز
ReplyDeleteبا خواندن دعایی بسیار زیبا موافقید... پس منتظرم