Friday, February 16, 2007

۳۳ روز مانده تا نوروز

این معلم پرورشی!...

این معلم پرورشی ما نمی دونم چرا دست از سر من بر نمیداره! هرجا که میرم جلو راهم سبز میشه، یه حرفی میزنه. آدمو هم که ول نمی کنه!! یهو می بینی زنگ تفریح تموم شد و تو هم هیچی نخوردی و حرف خانوم هنوز تموم نشده. هیچ جوری هم نمی تونی دو در کنی. !! یه چند وقته دارم فکر می کنم که چه جوری می تونم وقتی جلو راهم سبز میشه خودمو شطرنجی کنم!!!!!!!!

الان هم یه ماه و نیمی می شه که هر روز میگه یه پوشه بده به من از فعالیت های انجمن ادبی. ( آخه من تو شورای دانش آموزی رئیس انجمن ادبی ام) بهش می گم خانوم! ..من هر کار کردم بچه ها به ادبیات علاقمند نشدن که نشدن. و متاسفانه انجمن نتونسته هیچ فعالیتی داشته باشه!!

باز انگار که اصلن نشنیده باشه (یا اینکه آدم به میزان کم و زیاد آی کیو ش شک میکنه) بدون توجه به به حرف من میگه :‌حالا تو  یه گزارش کار بده. اونش مهم نیست!!

اگه این موضوع برای شما روزی سه بار تکرار بشه شما دلتون نمی خواد موهای سرتونو بکنین؟ یا خودتونو از پنجره پرت کنین یا اینکه برین وسط یه اتوبان وایسین تا شاید یه تریلی بزنه لهتون کنه؟

حالا تازگی ها یه موضوع دیگه هم پیش اومده که از اداره طبق معمول که این مسولین اداره معمولن فکر های قشنگی به ذهنشون می رسه، بخشنامه اومده که یه نامه خطاب به سران دولت های غربی از طرف دانش آموزان نوشته بشه. خانم پرورشی هم از بین همه اومده سراغ من!!

خب آخه من چی بنویسم. احمدی نژاد می نویسه کافی نیست؟!

دیگه هر وقت این معلم پرورشی میاد پیشم و اصلن نمی فهمه که من چی میگم دلم می خواد بگم: خانوم!‌مشکلتون چیه؟ گوشتون نمی شنوه؟ یا اصلن ذهنتون یاری  نمی کنه؟ شاید هم تب داشته باشین. ... و با مهربانی ادامه بدم: می خواین با هم بریم دکتر؟

11 comments:

  1. تو ديگه چرا شک کردی عزيزم ؟

    ReplyDelete
  2. (اعتراف) راستش اون اسنیکری که در يه پست فريبا رو اول و يه بار ديگه هم کامنت نوشت من نيودم. اما اين اسنيکر امروزی من ام . اما واقعا دوست دارم بدونم اون کی بود؟

    ReplyDelete
  3. بابا جون اين کلک ها قديمی شده ديگه . ما يه عمری اين کاره بوديم !

    ReplyDelete
  4. انگار اين بازی طرفداران زيادی داره !! ولی خوبه که توی این پست هم من اولم، این اول بودن را به فریبا تقدیم می‌کنم! راستی اسنيکر ۲ با يه معامله چطوری؟

    ReplyDelete
  5. از دست اين معلمها !

    ReplyDelete
  6. گلناز جان نشد ساعت رو ببين !

    ReplyDelete
  7. چرا موهای خودت رو بکنی عزيزم ؟ موهای اون رو بکن کچل بشه بره دنبال دوا درمون شايد دست از سر تو بر داره

    ReplyDelete
  8. این گلناز هم که شده مثل اون معلم پرورشی . اول اوله دیگه چه با کلام و چه بی کلام !

    ReplyDelete
  9. بله موافقم . نظر نوين در نهايت مهمه . من هم نظر نوين رو ميدونم .

    ReplyDelete
  10. البته خب نه کاملآ حقيقی !

    ReplyDelete
  11. من شناختم اسنيکر يک رو ! بازی تموم شد

    ReplyDelete