Monday, February 23, 2009

چهار – تست صدا

 


اولین چیزی که ازم تست گرفت ، تست ِ نفس کشیدن بود. هی می گفت یه جوری نفس بکش که شیکمت باد بشه. خب آدم ِ حسابی! آدم وقتی که نفس می گیره شیکمش میره تو و سینه ش باد میشه. نه اینکه سینه ش بره تو و شیکمش باد بشه! بعد باورتون نمی شه ...این خودش نفس می گرفت، جل الخالق! این پهلو ها و شیکمش عینهو بادکنک باد می شدن!!!


یکی دوبار که تمرین کردم گفت بهتره دولا بشی و دستاتو بذاری روی پهلوهات که باد شدنشو بتونی حس کنی. وقتی دولا شدم تنگی مانتو نمی ذاشت خوب بتونم نفس بکشم و این حالت همانا و پیشنهاد خانم معلم به درآوردن مانتو و راحت بودن همان!! حالا کاش وایساده بی مانتو تمرین می کردیم. فکرشو بکنین که آدم با مانتوی در آورده و شلوار جر خورده دولا هم بشه!!!


با خونسردی تمام مانتومو در آوردم و با پررویی تمام دولا هم شدم و به تمرینات تنفسی ادامه دادم! به همین سادگی به همین خوشمزگی، پودر کیک رشد، نه ببخشین باد شدنِ پهلو... بعد از مدتی تمرین به نظر می رسید که بهتر شد اما مثل بادکنک که هیچ !مثل کف صابون هم باد نمی شد! 


نمی دونم خودش چجوری والله اونطوری نفس می کشید اما گفت باید تمرین کنم که بشه. حالا ما باید روزی سه ربع نفس بکشیم دیگه که بشه!


 بعدش روی پیانو قشنگه یه نت هایی میزد و من باید از خودم صدا در می‌آوردم با اونا. مثلن از هر نت پنج تا میزد و دونه دونه میرفت بالا و من هر بار با هر پنج تا باید میگفتم ما مه مو مٌ می! و توی ِ همین صدا درآوردنا بود که من دیدم یه مقدار از قار قار ِ کلاغ دارم فراتر میرم و یه صداهایی میتونم از خودم در بکنم و یه عالمه همینطور مدل ‌های ِ مختلف" ما مه مو مُ می" و" آ آ آ آ آ آ آ آ آ" و "پرو ئوئه" کردیم و خودش هم اون وسط ها میخوند و وقتی میخوند مثل این بود که صدتا بلندگو از صد طرف دارن صدا شو پخش می‌کنن انقدر که رسا و از تهِ دل و با تمامِ وجود بود. و بعد از همه این حرفا، آخرش گفت که صدام خوب میشه اگه تربیت بشه  و خلاصه  آخرش یه کلاس آواز هم افتادیم!!


در ضمن ٢۵ روز مونده به نوروز!

20 comments:

  1. شهرزاد قصه گوFebruary 23, 2009 at 9:36 PM

    چه حرف دلگرم کننده ای. پس شروع امیدبخشی بود.

    ReplyDelete
  2. نوین من اگه سر این پست های سریالی تو از خنده مردم خونم میوفته گردن خودت ها.....

    ReplyDelete
  3. نوين جون ما عادت داريم وقتي نفس مي گيريم شكممون رو بديم تو ولي درستش برعكسه ! مثل تمرين نفس گيري يوگا يا همين كه معلم آوازت مي گه. مامانت يوگا كار نكرده بهت ياد بده ؟ اگه ياد بگيري بعدش تعجب مي كني چرا قبلن مي رفت تو !!

    ReplyDelete
  4. خوشم میاد عین خودم هیچ موقع خودتو از تک و تا نمیندازیD :
    خانم خوش صدا :*

    ReplyDelete
  5. Can you record your voice for us ?Just a part of it.Please,please,please,please! I think aunt Katy IGNORED her sincere guy's  request, you are not  going to follow her ,are you? come on.At least play the piano (Az tahe jegar)  for us and upload it tomorrow

    ReplyDelete
  6. حدود یک ماه قبل بود که کتایون نوشته بود که توی یک مهمانی بابا حمیدت یکهو گفته که نوین صداش خوبه و ... همون موقع برای کتایون نوشتم که خیلی نوین باید از پدرش قدردان باشه که فرصت های جدید برای کشف استعدادهاش رو ایجاد میکنه. چه آواز یاد بگیری چه نه تا آخر عمرت این سئوال که راستی من چرا اواز رو امتحان نکردم از ذهنت پاک شده. این نعمتیه که 15 سال دیگه قدرش رو بهتر می دونی! موفق باشی گل خانم!

    ReplyDelete
  7. ژیشنهاد می کنم که واسه اول اش دراز بکشی طاق باز و تمرین کنی. خیلی زود تر دستت می آد. بعد شبا هم سعی کن شکمی نفس بکشی بعد کم کم که خوابت می بره توی همون حالت می مونی تا صبح و خیلی زود بهش عادت می کنی.

    ReplyDelete
  8. حالا درچنين شرايظي كه تعريف كردي عكس العمل و واكنش كتي بانو و حميد خان بايد ديدني بوده باشه. هااااااااااااااااااااااااا؟!

    ReplyDelete
  9. ببین کار سختی نیست اصلا. یه‌کم تمرکز می‌خواد. یه‌کم باید بدنت رو بهتر بشناسی. اون‌وقت خیلی ساده‌تر از اونی که فکرشو بکنی موفق می‌شی.
    یک کم برای من سخته بفهمم آدم چطور همزمان با فیلم دیدن می‌تونه وبلاگم بخونه، کامنتم بذاره!

    ReplyDelete
  10. من اين همه مدت فكرمي كردم معلمت مرده!!!!
    چه اعتماد بنفسي تو در آوردن مانتوئت از خودت نشون دادي!آفرين!!
    امرووووووووووووززززززززز...21 روز از اون روزي كه روزشماري شروع شد گذشته!
    چه زود...تند...سريع!!

    ReplyDelete
  11. مهدیه عباس پورMarch 1, 2009 at 6:46 PM

    سلام

    ReplyDelete
  12. مهدیه عباس پورMarch 1, 2009 at 6:47 PM

    دلم می خواد مثل رویا کامنت بذارم

    ReplyDelete
  13. مهدیه عباس پورMarch 1, 2009 at 6:47 PM

    این کار هیچ خلاقیتی توش نیست چون تقلید محضه! از رویا. حس و حالم اینطوره که هی کامنت بذارم
    هر چند کوتاه

    ReplyDelete
  14. مهدیه عباس پورMarch 1, 2009 at 6:48 PM

    چون می ترسم باز عصبانی بشی

    ReplyDelete
  15. مهدیه عباس پورMarch 1, 2009 at 6:48 PM

    جرات ندارم بهت بگم کو حرف جدید؟

    ReplyDelete
  16. نوین خانم اصلن هم نمی خواد بیای بنویسی داری چیکارا می کنی..اصلنم نمی خواد بیای بگی چند روز مونده به عید..اصلنم نمی خواد بیای هیچی بگی...
    بچه پرورو خوب کجایی تو؟؟؟

    ReplyDelete
  17. بچه جون من خودم از وجود پدیده ای به نام خشک کن آگاهم، پول نداشته بیدم! یعنی اگه پول هم می داشتم بیدم اول یه ماشین لباس شویی می خریدم! حالا باز بیا ادمو ضایع کن تو!

    ReplyDelete
  18. داشی اومدم اینجا ببینم چند تا یه روز دیگه به عید مونده... تو خوبی حالا؟ دستات پینه نمی زنه انقد مشق می نویسی؟ یکمشو دی اچ ال کن واسه داداشت اینجا بیکاره برات می نویسه...

    ReplyDelete