مامان هیجانزده آمد خانه و برایم بازی شب یلدا را توضیح داد:
ببین! یک بازی ای راه افتاده تو وبلاگستان که هر کسی به اون بازی دعوت میشه، باید مثل یک گپ خودمانی، ۵ تا از خصوصیت هایی شو که بقیه نمی دونن رو بنویسه و در آخر ۵ نفر دیگه رو به بازی دعوت کنه. حالام سرگشته از تو دعوت کرده. نوبت بازی توئه! شروع کن به نوشتن.
اون موقع مشغول مشق نوشتن بودم و همون لحظه چشمم افتاد به جسم نیمه جان پشه ای که توی آی سی یو خوابونده بودم اش تحت مراقبت وپژه! پس یه ورق از چرکنویس رو برداشتم و نوشتم:
۱- عاشق و کشته مرده ی پشه هام!! هیچکس نمی تونه جلوی من پشه بکشه. همین الان هم در حال احیای یکی شون هستم!!
۲-علاقه ی عجیبی به آشپزی دارم و شکم قلنبه ای هم دارم. :)
۳- شاید باورتان نشود ولی هر سال منتظر آنفولانزای پائیزه هستم! ...دو هفته در خانه ماندن اگر چه با بدن درد و ....
۴- از شلغم به هیچ وجه من الوجوه خوشم نمی آید.
۵- فیلم «چارلی و کارخانه شکلات سازی» با کارگردانی تیم برتون و بازی جانی دپ را پانصد و شصت و سه هزار و بیست و پنج بار دیده ام و حاضرم بی نهایت بار دیگر هم ببینم اش.
پنج میهمان بعدی که دوست دارم به بازی دعوت کنم:
۱- سپیده
۳- بهار
۴- مرضیه
۵- نگار (شوخی روزگار)