Thursday, January 1, 2009

؟؟؟؟

سیال ذهن(؟)


1-فردا امتحان زیست دارم.منم که زیستم توووووپ!اصن منو واسه همین زیست آفریدن!!تو این هیر و ویر اونوقت گیر دادم که دکترم بشم!آخه دکتر نشم چیکاره بشم؟هرچی فک میکنم میبینم فقط میخوام دکتر بشم بعدشم میرم با پزشکان بدون مرز این ور اون ور به مردم کمک میکنم....الان قیافه م این شکلیه---->خیال باطل+ نفسای عمیق...


اینم دلم خواست بذارم اینجا...

















"



After graduation, due to special circumstances and perhaps also to my character, I began to travel throughout America, and I became acquainted with all of it. Except for Haiti and Santo Domingo, I have visited, to some extent, all the other Latin American countries. Because of the circumstances in which I traveled, first as a student and later as a doctor, I came into close contact with poverty, hunger and disease; with the inability to treat a child because of lack of money; with the stupefaction provoked by the continual hunger and punishment, to the point that a father can accept the loss of a son as an unimportant accident, as occurs often in the downtrodden classes of our American homeland. And I began to realize at that time that there were things that were almost as important to me as becoming famous for making a significant contribution to medical science: I wanted to help those people.



"



 



- Che Guevara, 1960


 


 میگم یه وقت فکر نکنین همینطوری فقط به همین دکتر شدن فکر کردم ها ، من بعد از یه عالمه فکر کردن به اینجا رسیدم، به هر رشته ای هم که فکرشو بکنین قبلش فکر کردم!(میگم تو این 2 خط فقط چند تا "فکر" بود؟؟)


2- کتاب مرگ در میان ابرها رو خوندم ، شاهکار نبود ،


 but it was a light -enjoyable- Agatha Christie read!!h


3- انقده کتاب الان جلو چشمم هست که میخوام شروع یا تموم کنم که دلم میخواد همه کارو ول کنم فقط کتاب بخونم


تموم کنم ها:( به ترتیب اینکه چه قدر خوندم)


دفترچه ممنوع ( آلبا دسس پدس)


دزیره ( آن ماری سلینکو)


در قند هندوانه ( براتیگان)


سه گانه ی نیویورک (پل آوستر)


New Moon (Stephenie Meyer)l


چه گوارا به روایت فیدل کاسترو


Dead Man's Folly - The Big Four  ( Agatha Christie)l


تازه اینا رو حوصله شونو دارم که نوشتم یه سری نیمه کاره ی دیگه هم هست فعلن حسشون نیست!!


...


شروع کنم:


پس باد همه چیز را با خوذ نخواهد برد - اتوبوس پیر  ( براتیگان)


 یادداشت های شخصی یک سرباز - نغمه ی غمگین -  فرنی و زویی ( سلینجر)


N or M - Death comes as the End ( Agatha Christie)l


 نامه به کودکی که هرگز زاده نشد ( اوریانا فالاچی)


یه عالمه دسس پدس


......


4- برم زیست بخونم!


5- گشنمه...


۶- این هفته هیچی پیانو نزدم :((


7- هوا خیلی کثیفه......


8- مورد 5! 


 

3 comments:

  1. این گرشنه مخلوط گشنه و گرشنه ست یادگاری یکی از دوستای قدیمی که کلی خندوندمون ...

    ReplyDelete
  2. ببین کن خیلی نگران شدم .قتی فهمیدم می‌خوای دکتر شی؟... آخه واسه چی؟... اگه نشد که بری پزشک بدون مرز شی چی؟... اگه تا اون موقع درش تخته شد چی؟! اگر دفترچه ممنوع نیمه‌تمامه تمامش نکن به‌نظرم. برو سراغ یک کتاب بهتر.

    ReplyDelete
  3. ازاينکه به وبلاگ ما سرزديد ممنونم.جواب سؤالتان:اين وزن(فَعِل) درصيغه مبالغه کاربرد زياد ی ندارد ولی به عنوان مثال مي توان به کلمه (العَدِل)به معنی عادل يا بسيار دادگر اشاره کرد.الحاکمُ العَدِلُ(العادلُ)

    ReplyDelete