Monday, November 17, 2008

آزمون ورودی . . .

فکر کنین یه وقتی یه اعلامیه دیدین برای یه آزمون برای دوره ی آموزشی یه چیزی که همچین سررشته ای توش ندارین کلاسیم نرفتین قبلن  ولی دوسش دارین(!) بعد موارد آزمون رو نگا کردین دیدین خب اینا که چیزی نیست ریاضیتون که خوبه ، هوشتون هم پایین نیست! بعد رفتین برای این آزمونه ثبت نام کردین و خلاصه گذشته گذشته رفته تا روز آزمون... روز آزمون میرین میبینین هوار نفر شرکت کننده هست اونجا ، نصفشونم تو مدرسه شون برای این آزمونه کلاس داشتن و کلی بلدن و اینا...بعد هی با این وجود به خودتون اعتماد به نفس میدین و بعدم مخاطب درونی میگه تو که همین جوری شرکت کردی اصلن مهم نیس قبول بشی یا نه و از این حرفا...بعدش میشینین سر جلسه ، پرسشنامه رو باز میکنین میبینین یه عالمه از این سوال سر کاریا توشه که یه مورچه ای از این ور میخواد بره اون ور و از این جر چیزا یا صد درجه بد تر که شما راه های تستیش رو بلد نیستین فلذا میشینین حساب میکنین!! یه سریش هم که اصلن نمیشه حساب کرد حتمن یه راهی داره که شما بلد نیستین!(اون ریاضیایی هم که آسون بودن همچین زیاد نبودن!!)،خلاصه تنها فایده ی آزمونه اینه که شما یه مدل کیک شیرین عسل که تا حالا امتحان نکرده بودین میخورین ببینین چه مزه اییه! خلاصه حالتون اصلن خوش نیس فردا هم امتحان فیزیک دارین ، بعد از آزمونم باید برین کلاس پیانو و دارین فکر میکنین که چرا اصلن اومدین خب میشستین فیزیکتونو میخوندین!!!!


 آخر  آزمون که وقت تموم شده میفهمین نمره منفی نداره در نتیجه نصفشو شانسی میزنین(که از هیچچی بهتره  ولی انقده بد بوده که مطمئنین تاثیری نداره!!!) بعد پاسخنامه رو میدین و میاین و میدونین که خیلی بد دایدن و این وسط میشنوین که از این هوار نفر (که تازه کلشون تو این حوزه نیستن) فقط 50 نفر قبول میشن (که شنیدین فقط، نمیدونین شایعه س یا نه...) و کلن دور قبول شدن رو خط میکشین! خلاصه با دوستتون خدافظی میکنین و  در حالی که یکی از بدترین امتحانی عمرتونو دادین میاین طرف خونه و به زندگیتون ادامه میدین و دیگه نمیخواین اسمشو بشنوین!!


حالا....میگذره میگذره میگذره شما اصلن فراموش میکنین یه امتحانی بوده، یه روز در خونه رو باز میکنین (حالتونم زیاد خوش نیست) ، میاین تو میبینین کتی با یه لبخند اینجوری----->نیشخند نشسته میگه:" بهتون گفتن؟" میگین:" چی رو؟" میگه:" زنگ زدن از مدرسه گفتن برای دوره روبوکاپ قبول شدی...."


اونوخ شما قیافه ی خودتونو (منو) اونجا تصور کنین!!! از اینم تعجب همین شکلی تره!!!!!!مگه مــیــشـــــــــــــــــــــــــــــه؟؟؟؟؟؟؟؟؟؟؟؟؟؟


هنوزم از اون تعداد که میگیرن مطمئن نیستین ولی گفتن نفر پنجاهم شدین!!!!!!!!!!!!!نیشخندنیشخند

2 comments:

  1. روبوکاپ ِ شریف؟ :)
    آفرین!

    ReplyDelete
  2. چون است حال بستان ای باد نو بهاری؟
    کز بلبلان بر آمد فریاد بی قراری
    گل نسبتی ندارد با روی دلفریبت
    تو در میان گل ها چون گل میان خاری

    ReplyDelete