Monday, June 30, 2008

یک،دو، سه،...

١- می خواستم بعد از مهمونی راجبش بنویسم که یه اتفاقی افتاد که خیلی دلم گرفت...فقط اینکه خیلی خوش گذشت و اینکه من 21 نفرو  میخواستم  دعوت کنم که از اون21 نفر 4 نفر گفتن نمیان که خب دستشون درد نکنه بالاخره ما رو سر کار نذاشتن گفتن نمیان! 2 نفرو شماره تلفنشو نداشتم ، یکیشونو پیدا نکردم،4 تا گفتن احتمالن میان که یکیشون اومد و 10 نفر گفتن حتمن حتمن میان که اینا اعصاب منو خورد کردن و 4 تاشون نیومدن!!!و من از 21 نفر 7 تا مهمون داشتم یعنی نه تنها نصف بلکه یک سوم !


2- شاید یکی از علل دیر به دیر آپ شدن این وبلاگ همین گودریدز باشه!!من بد جوری معتاد goodreadsشدم و از وقنی که میام تو نت میرم تو گودریدز تا وقتی به زور می کَننم از جلوی Goodreads که میرم دیگه پی کتاب خوندن بعدش!!!


3- امشب فیناله و این آلمان حسابی اعصاب منو خورد خورد خورد خورد کرده و تو رو خدا بیاین همه بر علیه آلمان متحد بشیم و در جهت سوراخ سوراخ شدنش  هر کاری که میتونیم (!) بکنیم!  پس: دوودوروو دود دود اسپانیا!!


4- دیشب فیلم  Eight Below رو دیدم.قشنگ بود . ارزش یه بار دیدن رو داشت...


5- دیروز گربه گازم گرفت(!!!) مجبور شدم برم واکسن هاری بزنم!نیشخند


6-...


پی نوشت: آیدین جان ما خیلی منتظر شدیم ، نیومدی!

3 comments:

  1. سلام .وبلاگ خيلي  قشنگي داري.  يه سري هم به ما بزن . قرعه كشي هم داريم تو سايتمون.

    ReplyDelete
  2. صورتک خیالیJuly 1, 2008 at 3:40 AM

    من راستش هرچی زنگ زدم اخه کسی در رو باز نکرد بس که صدای این ضبطه بلند بود:(

    ...
    من پیانو زدنت هم ندیدم بعدش بعدش هم کلی دلم سوخت روز جمعه ای هم واقعا فک میکردم حالا که کامنتش رو گذاشتم پاشم برم بعد گفتم خب اخه پیک که فقط دمه در بیشتر نمیره بعدش نوشابه ها رو تحویل دادم برم و اینا خلاصه دلم میسوزه و اخ!

    ReplyDelete
  3. صورتک خیالیJuly 1, 2008 at 3:43 AM

    حالا یه چیزی بگم عوضش!
    یه بار یه موش هار به من حمله کرد منم والله تا حالا ندیده بودم موش به ادم حمله کن زدم به فرار حالا من بدو موش بدوپشت سرمون هم گربه ام داشت جفتمون رو دنبال میکرد :)))
    هر وقت یادش می افتم از خنده روده بر میشم بعدش البته با لقمه چپ شدن موشه توسط چخوف ختم به خیر شدکه البته چون انگشت شصت پام رو گاز گرفته بود موشه رفتم هاری زدم منم!

    ReplyDelete